گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:بر دوزخ هم کفر و هم ایمان تراست بر دو لب هم درد و هم درمان تراست

❈۱❈
بر دوزخ هم کفر و هم ایمان تراست بر دو لب هم درد و هم درمان تراست
گر دو صد یعقوب داری زیبدت کانچه یوسف داشت صد چندان تراست
❈۲❈
خندهٔ تو چون دم عیساست کو هر چه در لب داشت در دندان تراست
چند گویی کان و کان یک ره ببین کانچه در کانست در ارکان تراست
❈۳❈
چند گویی جان و جان یک دم بخند کانچه در جانست در مرجان تراست
از لطیفی آنت جان خواند از آنک هر چه آنرا خواند جان بتوان تراست
❈۴❈
هر زمان گویی همی چوگان من گوی از آن کیست گر چوگان تراست
چون همی دانی که میدان آن تست گوی هم می دان که در میدان تراست
❈۵❈
بنده گر خوبست گر زشت آن تست عاشق ار دانا و گر نادان تراست
صورت ار با تو نباشد گو مباش خاک بر سر جسم را چون جان تراست
❈۶❈
من ترا هرگز بنگذارم ولیک گر تو بگذاری مرا فرمان تراست
هیچ مرغ آسان سنایی را نیافت دولتی مرغی که این آسان‌تر است

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۶

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

یاسین
2016-10-29T04:49:24
صورت ار با تو نباشد گو مباش
س ش
2019-05-27T22:31:10
مصرع آخرآسان تر است باید آسان تراست باشد...