گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:دی ناگه از نگارم اندر رسید نامه قالت: رای فوادی من هجرک القیامه

❈۱❈
دی ناگه از نگارم اندر رسید نامه قالت: رای فوادی من هجرک القیامه
گفتم که: عشق و دل را باشد علامتی هم قالت: دموع عینی لم تکف بالعلامه
❈۲❈
گفتا که: می چه سازی گفتم که مر سفر را قالت: فمر صحیحا بالخیر و السلامه
گفتم: وفا نداری گفتا که: آزمودی من جرب المجرب حلت به الندامه
❈۳❈
گفتم: وداع نایی واندر برم نگیری قالت: ترید وصلی سرا و لا کرامه
گفتا: بگیر زلفم گفتم: ملامت آید قالت: الست تدری العشق و الملامه

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسولی
2015-01-22T16:55:09
قالت: رای فوادی من هجرک القیامهگفت: در قلب من از دوری تو قیامت برپاست.قالت: دموع عینی لم تکف بالعلامهگفت آیا اشک چشمم به عنوان نشانه کفایت نمی کند؟قالت: فمر صحیحا بالخیر و السلامهگفت: امیدوارم سفرت به خیر و سلامتی بگذرد.من جرب المجرب حلت به الندامههر کس که آزموده ها را بیازماید، فقط پشیمانی عایدش می شود. (آزموده را آزمودن خطاست)قالت: ترید وصلی سرا و لا کرامهگفت: تو بودن با من را پنهانی می خواهی (نمی خواهی من در آشکار به تو مهر بورزم)قالت: الست تدری العشق و الملامهگفت آیا عشق به همراه ملامت دیده ای؟ترجمه ی کلیدیشب (در زمانی که انتظارش را نداشتم) از معشوقم نامه ای به من رسید ... (در نامه گفته شده بود): در قلب من از دوری تو قیامت برپاست.(به او پاسخ دادم): عشق علامت و نشانه (ی آشکاری) دارد ... گفت: آیا اشک چشمم به عنوان نشانه کفایت نمی کند؟گفت برای چه در حال آماده شدن هستی؟ .. گفتم: می خواهم به سفر بروم ... گفت: امیدوارم سفرت به خیر و سلامتی بگذرد.گفتم: تو خیلی بی وفایی ... گفت: مگر آزمایش کردی (که به این نتیجه رسیدی؟) ... (در پاسخ گفتم:) هر کس که آزموده ها را بیازماید، فقط پشیمانی عایدش می شود.گفتم: برای بدرقه ی من نمی آیی و برای خداحافظی مرا به آغوش نمی کشی؟ (رسم مرسوم خداحافظی را به جای نمی آوری؟) ... گفت: تو بودن با من را پنهانی می خواهی (نمی خواهی من در آشکار به تو مهر بورزم)گفت: این تکه موی مرا بگیر ... گفتم: سزاوار سرزنش می شوم ... گفت آیا عشق به همراه ملامت دیده ای؟ ( استفام انکاری است ... عشق و ملامت یک جا جمع نمی شوند)*(به موی کنار گوش زلف می گویند) *(زلف در اصطلاح صوفیه به معنی قرب آمده ... زلف را به نشانه ی نزدیکی و همراهی داده)
رسولی
2015-01-21T10:17:20
سلاممن در وبلاگم ترجمه ای از شعر رو نوشتم ... خوشحال میشم سر بزنیدپیوند به وبگاه بیرونی
رضا
2014-10-05T16:11:58
حافظ انگار از این شعر خوشش نیامده و می فرمایداز خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه انی رایت دهرا من هجرک القیامهدارم من از فراقش در دیده صد علامت لیست دموع عینی هذا لنا العلامههر چند کازمودم از وی نبود سودم من جرب المجرب حلت به الندامهپرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا فی بعدها عذاب فی قربها السلامهگفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم و الله ما راینا حبا بلا ملامهحافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
کاظم ذبیحی
2019-04-12T11:33:43
با سپاس از مشارکت دوستانجناب رسولی! سپاس که معنای ابیات را عهده دار شدید. فقط در مصرع : الست تدری معنا را کمی دیگرگونه شرح فرمودید. اینطور باید باشد: آیا نمی دانی که عشق و ملامت همواره همراه هم هستند؟که دقیقا عکس فرمایش شما منظور حکیم سنایی است.
بیگانه
2018-06-20T01:25:32
سلام و درود و سپاس فراوان از آقا یا خانم رسولی بابت زحمت و لطف بی دریغشان...اجرتان با خدا