سنایی:سینه مکن گرچه سمن سینهای زان که نه مهری که همه کینهای
❈۱❈
سینه مکن گرچه سمن سینهای
زان که نه مهری که همه کینهای
خوی تو برنده چون ناخن برست
گر چه پذیرنده چو آیینهای
❈۲❈
حسن تو دامست ولیکن ترا
دام چه سودست که بی چینهای
من سوی تو شنبه و تو نزد من
چون سوی کودک شب آدینهای
❈۳❈
دی چو گلی بودی و امروز باز
خار دلی و خسک سینهای
پخته نگردی تو به دوزخ همی
هیچ ندانی که چو خامینهای
❈۴❈
رو که در این راه تو تر دامنی
گویی در آب روان چینهای
گفتمت امسال شدی به ز پار
رو که همان احمد پارینهای
❈۵❈
رو به گله باز شو ایرا هنوز
در خور پیوند سنایی نهای
کامنت ها