سنایی:تا مسند کفر اندر اسلام نهادستی در کام دلم زهری ناکام نهادستی
❈۱❈
تا مسند کفر اندر اسلام نهادستی
در کام دلم زهری ناکام نهادستی
زلف تو نیارامد یکساعت و دلها را
در حلقهٔ مشکینش آرام نهادستی
❈۲❈
از چهرهٔ خود باغی بر خاص گشادستی
وز غمزهٔ خود داغی بر عام نهادستی
در عالم حسن خود بیمنت گردونی
هم صبح نمودستی هم شام نهادستی
❈۳❈
بر جرم مه تابان مرغان حقیقت را
هم دانه فگندستی هم دام نهادستی
در مجلس طنازی بر دست گرانجانان
از بهر سبکباری صد جام نهادستی
❈۴❈
شوریده نمیخواندند زین بیش سنایی را
شوریده سنایی را تو نام نهادستی
کامنت ها