گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:انصاف بده که نیک یاری زو هیچ مگو که خوش نگاری

❈۱❈
انصاف بده که نیک یاری زو هیچ مگو که خوش نگاری
در رود زدن شکر سماعی در گوی زدن شکر سواری
❈۲❈
مه جبهت و آفتاب رویی زهره دل و مشتری عذاری
بنوشت زمانه گویی آنجا در جانت کتاب بردباری
❈۳❈
بنگاشت خدای گویی اینجا در دیده‌ت نقش حقگزاری
از لعل تو هست عاقلان را یک نوش و هزار گونه خاری
❈۴❈
در جزع تو هست عاشقان را یک غمزه و صد هزار خاری
جز غمزهٔ تو که دید هرگز یک ناوک و صد جهان حصاری
❈۵❈
جز خندهٔ تو که داشت در دهر یک شکر و نه فلک شکاری
در رزم تو هیچ دل نپوشد بر تن زره ستیزه‌کاری
❈۶❈
در بزم تو هیچ شه ندارد بر سر کله بزرگواری
ای شوخ سیه‌گری که از تو کم دید کسی سپیدکاری
❈۷❈
از ابجد برتری ازیراک نی یک نه دو نه سه نه چهاری
سرمازدگان آب و گل را در جمله، بهار در بهاری
❈۸❈
جان و دل و دین بنده با تست تا اینهمه را چگونه داری
چون بازسپید دلفریبی چون شیرسیاه جانشکاری
❈۹❈
تا پای من اندرین میانست دستی به سرم فرو نیاری
من پای فرو نهادم ایراک دانم سر پای من نداری
❈۱۰❈
دشنام دهی که ای سنایی بس خوش سخن و بزرگواری
هر چند جواب شرط من نیست با این همه صد هزار باری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها