گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی که بس غریب نباشد ز تو غریب نوازی

❈۱❈
چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی که بس غریب نباشد ز تو غریب نوازی
ز بهر یک سخن تو دو گوش ما سوی آن لب ستیزه بر دل ما و دو چشم تو سوی بازی
❈۲❈
چه آفتی تو که شبها میان دیده چو خوابی چه فتنه‌ای تو که شبها میان روح چو رازی
چو من ز آتش غیرت نهاد کعبه بسوزم تو از میان دو ابرو هزار قبله بسازی
❈۳❈
پس از فراز نباشد جز از نشیب ولیکن جهان عشق تو دارد پس از فراز فرازی
گداخت مایهٔ صبرم ز بانگ شکر لفظت گه عتاب نمودن به پارسی و به تازی
❈۴❈
نه آن عجب که شنیدم که صبر نوش گدازد عجبتر آنکه بدیدم ز نوش صبر گدازی
ز بوسهٔ تو نماید زمانه نامهٔ شاهی ز غمزهٔ تو فزاید جهان کتاب مغازی
❈۵❈
چو موی و روی تو بیند خرد چگوید گوید زهی دو مومن جادو زهی دو کافر غازی
جمال و جاه سعادت چو یافتی ز زمانه بناز بر همه خوبان که زیبدت که بنازی
❈۶❈
بقا و مال و جمالت همیشه باد چو عشقت که هیچ عمر ندارد چو عمر عشق درازی
چو شد به نزد سنایی یکی جفا و وفایت رسید کار به جان و گذشت عمر به بازی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-10-24T14:35:08
جهان عشق تو دارد پس از فراز، فرازی....