سنایی:ای پسر گونه ز عشقت دست بر سر دارمی گاه عشرت پیش تو بر دست ساغر دارمی
❈۱❈
ای پسر گونه ز عشقت دست بر سر دارمی
گاه عشرت پیش تو بر دست ساغر دارمی
ورنه همچون حلقهٔ در داردی عشقت مرا
بر امیدت هر زمانی گوش بر در دارمی
❈۲❈
نیستی پشتم چو چنبر در غم هجران تو
گر شبی در گردن تو دست چنبر دارمی
ورنه بر جان و دل من مهربانستی دلت
من ز دست تو به یزدان دستها بردارمی
❈۳❈
گر همه شب دارمی در کف می و در بر ترا
ماه در کف دارمی خورشید در بر دارمی
زر ندارم با تو کارم زان قبل ناساختهست
کاشکی زر دارمی تا کار چون زر دارمی
❈۴❈
در خرابات قلندر گر ترا ماواستی
من نشیمن در خرابات قلندر دارمی
کامنت ها