گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:ای پسر عشق را بدایت نیست در ره عاشقی نهایت نیست

❈۱❈
ای پسر عشق را بدایت نیست در ره عاشقی نهایت نیست
اگرت عشق هست شاکر باش که به عشق اندرون شکایت نیست
❈۲❈
گر بنالی ز حال عشق ترا علت عاشقی به غایت نیست
جهد کن جهد تا به عشق رسی کانچه گفتم ترا کفایت نیست
❈۳❈
ز عمل کام دل شود حاصل درد را نزد من حکایت نیست
چون وصیت کنم به عشق ترا که مرا نوبت وصایت نیست
❈۴❈
عشق ما را ولایتی دادست که کسی را چنان ولایت نیست
رایت خیل عشق فعل بود عشق را نزد فعل رایت نیست
❈۵❈
هر کرا عشق نیست در دل و جان در دل و جان او هدایت نیست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۸

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2010-07-30T19:08:40
درست شکایت در مصراع اول بدایت است و این اشتباه را باید اصلاح کنیدای پسر عشق را بدایت نیستدر ره عاشقی نهایت نیستمنبع : کتاب در اقلیم روشنایی استاد شفیعی کدکنی---پاسخ: با تشکر، مطابق تحقیق شما تصحیح شد.