سنایی:نخواهم من طریق و راه طامات مرا می باید و مسکن خرابات
❈۱❈
نخواهم من طریق و راه طامات
مرا می باید و مسکن خرابات
گهی با می گسارم انده خویش
گهی با جام باشم در مناجات
❈۲❈
گهی شطرنج بازم با حریفان
گهی راوی شوم با شعر و ابیات
گهی شه رخ شوم با عیش و راحت
گهی از رنج گردم باز شهمات
❈۳❈
نخواهم جز می و میخانه و جام
نه محنت باشد آنجا و نه آفات
همیشه تا بوم در خمر و در قمر
بیابم راحتی اندر مقامات
❈۴❈
چو طالب باشم اندر راه معشوق
طلب کردن بود راه عبادات
طریق عشق آن باشد که هرگز
نیابد عاشق از معشوق حاجات
❈۵❈
چنین دانم طریق عاشقی را
که نپذیرد به راه عشق طامات
ز چیزی چون توان دادن نشانی
که پیدا نیست اندر وی اشارات
کامنت ها