گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:در دل آن را که روشنایی نیست در خراباتش آشنایی نیست

❈۱❈
در دل آن را که روشنایی نیست در خراباتش آشنایی نیست
در خرابات خود به هیچ سبیل موضع مردم مرایی نیست
❈۲❈
پسرا خیز و جام باده بیار که مرا برگ پارسایی نیست
جرعه‌ای می به جان و دل بخرم پیش کس می بدین روایی نیست
❈۳❈
می خور و علم قیل و قال مگوی وای تو کاین سخن ملایی نیست
چند گویی تو چون و چند چرا زین معانی ترا رهایی نیست
❈۴❈
در مقام وجود و منزل کشف چونی و چندی و چرایی نیست
تو یکی گرد دل برآری و ببین در دل تو غم دوتایی نیست
❈۵❈
تو خود از خویش کی رسی به خدای که ترا خود ز خود جدایی نیست
چون به جایی رسی که جز تو شوی بعد از آن حال جز خدایی نیست
❈۶❈
تو مخوانم سنایی ای غافل کاین سخنها به خودنمایی نیست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها