گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:مرا عشق نگارینم چو آتش در جگر بندد به مژگان در همی دانم مرا عقد درر بندد

❈۱❈
مرا عشق نگارینم چو آتش در جگر بندد به مژگان در همی دانم مرا عقد درر بندد
بیاید هر شبی هجران به بالینم فرو کوبد بدان آید همی هر شب که چشمم بر سهر بندد
❈۲❈
به یارم گفت وی را من که خواب من نبد ای جان یقین دانم که گر گویم به رغم من تبر بندد
سحرگه صعب‌تر باشد مرا هجران آن دلبر که جادو بندهای سخت در وقت سحر بندد
❈۳❈
همی دانم من ای دلبر که هستم من غریب ایدر ببینی محملم فردا شتربان بر شتر بندد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها