گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:به خودش کس شناخت نتوانست ذات او هم بدو توان دانست

❈۱❈
به خودش کس شناخت نتوانست ذات او هم بدو توان دانست
عقل حقش بتوخت نیک بتاخت عجز در راه او شناخت شناخت
❈۲❈
کرمش گفت مر مرا بشناس ورنه کِشناسدش به عقل و حواس
به دلیلی حواس کی شاید گوز بر پشت قبّه کی پاید
❈۳❈
عقل رهبر ولیک تا درِ او فضل او مر ترا برد بر او
به دلیلی عقل ره نبری خیره چون دیگران مکن تو خری
❈۴❈
فضل او در طریق رهبر ماست صُنع او سوی او دلیل و گواست
ای شده از شناخت خود عاجز کی شناسی خدای را هرگز
❈۵❈
چون تو در علم خود زبون باشی عارف کردگار چون باشی
چون ندانی تو سرّ ساختنش چون توهّم کنی شناختنش
❈۶❈
وهمها قاصر است ز اوصافش فهمها هرزه می‌زند لافش
هست در وصف او به وقت دلیل نطق تشبیه و خامشی تعطیل
❈۷❈
غایت عقل در رهش حیرت مایهٔ عقل سوی او غیرت
عقل و جان را مراد و مالک اوست منتهای مرید و سالک اوست
❈۸❈
عقل ما رهنمای هستی اوست هستها زیر پای هستی اوست
فعل او خارج از درون و برون ذات او برتر از چگونه و چون
❈۹❈
ذات او را نبرده ره ادراک عقل را جان و دل در آن ره چاک
عقل بی‌کُحل آشنایی او بی‌خبر بوده از خدایی او
❈۱۰❈
چه کنی وهم را به جُستنش حث کی بود با قدم حدیث حدث
انبیا زین حدیث سرگردان اولیا زین صفاتها حیران

فایل صوتی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه بخش ۲ - فصل معرفت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Mohsen Salim
2022-01-04T22:54:21.3488229
در بیت چهارم گوی درست میباشد