سنایی:آن یکی رجل گفته آن یک ید بیهده گفتهها ببرده ز حد
❈۱❈
آن یکی رجل گفته آن یک ید
بیهده گفتهها ببرده ز حد
وآن دگر اصبعین و نقل و نزول
گفته و آمده به راه حلول
❈۲❈
وان دگر استواء عرش و سریر
کرده در علم خویشتن تقدیر
یکی از جهل گفته قعد و جلس
بسته بر گردن از خیال جرس
❈۳❈
وجه گفته یکی دگر قدمین
کس نگفته ورا که مطلبک این
زین همه گفته قال و قیل آمد
حال کوران و حال پیل آمد
❈۴❈
جل ذکره منزه از چه و چون
انبیا را شده جگرها خون
عقل را زین حدیث پی کردند
علما را علوم طی کردند
❈۵❈
همه بر عجز خود شدند مقرّ
وای آنکو به جهل گشت مُصرّ
متشابه بخوان در او ماویز
وز خیالات بیهده بگریز
❈۶❈
آنچه نص است جمله آمنا
وآنچه اخبار نیز سلمنا
کامنت ها