سنایی:تو چه پنداشتی که ایزد فرد از پی بازیت پدید آورد!
❈۱❈
تو چه پنداشتی که ایزد فرد
از پی بازیت پدید آورد!
عمر ضایع مکن به بیخردی
دور شو دور، از صفات بدی
❈۲❈
با دد و دیو چند همنفسی
علم‌آموز تا به حق برسی
هر که از علم دین نشد آگاه
در بیابان جهل شد گمراه
❈۳❈
آخر این علم کار بازی نیست
علم دین پارسی و تازی نیست
از پی مکر و حیلت و تلبیس
درست از منطق است و اقلیدیس
❈۴❈
تاکی این جنس و نوع و فصل بود
عزم آن علم کن که اصل بود
چیست علم؟ از هوارهاننده!
صاحبش را به حق رساننده
❈۵❈
هرکه بی علم رفت در ره حق
خواندش عقل کافر مطلق
در حضورمن که هست نامحدود
هرکه را علم نیست شد مردود
❈۶❈
اگرت هست آرزوی قبول
رو به تحصیل علم شو مشغول
حکمت‌آموز تا حکیم شوی
همره و همدم کلیم شوی
❈۷❈
چون تو در بند علم دین باشی
ساکن خانهٔ یقین باشی
نفس امّاره را ندانی چیست
گاه و بیگاه همنشین تو کیست
❈۸❈
نفس، بس کافرست اینت بس!
گر شدی تابعش زهی ناکس!
سر برون پر زخط فرمانش
جهد کن تا کنی مسلمانش
❈۹❈
چون تو محکوم نفس خودباشی
به یقین دان که نیک بد باشی
کامنت ها