سنایی:بگذر از وهم و این سخن بگذار کی بود وهم مدرک اسرار
❈۱❈
بگذر از وهم و این سخن بگذار
کی بود وهم مدرک اسرار
دل تواند یکی مطالعه کرد
لوح اسرار قرب مبدع فرد
❈۲❈
هر چه عین کمال معرفت است
خاص دلراستکاینبهینصفتاست
دل چو در عالم بشر باشد
زان معانیش کی خبر باشد
❈۳❈
تا مکاشف نگشت نتواند
که از آن نقطهای فرو خواند
تا مجرد نشد زفعل ذمیم
حق خطابش نکرد «قلب سلیم»
❈۴❈
بشریت چو از تو دور شود
آنچه عین دل است نور شود
چون شود کشف سر عالم غیب
زود معنی نهندت اندرجیب
❈۵❈
چون بیابی حقیقت اخلاص
ره کنی قطع تا سرادق خاص
بر بساط جلال بنشینی
آنچه بینی به چشم دل بینی
❈۶❈
گر تو خود را در آن جهان فکنی
فرش عزت برآسمان فکنی
کامنت ها