گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:کسی کو غم عشق جانان نداشت چو زنده نفس می زد و جان نداشت

❈۱❈
کسی کو غم عشق جانان نداشت چو زنده نفس می زد و جان نداشت
گدای توام ای توانگر بحسن چنین مملکت هیچ سلطان نداشت
❈۲❈
تویی آن شفایی که بیمار دل بجز درد تو هیچ بیمار نداشت
دلی را که اندوه تو جمع کرد غم هر دو کونش پریشان نداشت
❈۳❈
از آن مشتغل شد بشیرین خود که خسرو چو تو شکرستان نداشت
بملک ارسکندر بود مفلس است که همچون خضر آب حیوان نداشت
❈۴❈
بخارست جانی که عاشق نشد دخانست ابری که باران نداشت
غم عشق خور سیف اگر زنده ای هر آنکس که این غم نخورد آن نداشت
❈۵❈
مرو بی محبت که مفتی عشق چنین مؤمنی را مسلمان نداشت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدی مح
2016-10-07T13:14:27
فعولن فعولن فعولن فعل(فَعَل)