گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:دل حظ خویشتن ز رخ یار برگرفت دیده نصیب خویش ز دیدار بر گرفت

❈۱❈
دل حظ خویشتن ز رخ یار برگرفت دیده نصیب خویش ز دیدار بر گرفت
شیرین من بیامد و تلخی هجر خویش از کام من بلعل شکر بار برگرفت
❈۲❈
ملک سکندرست نه آب آنکه جان من ز آن چشمه حیات خضروار برگرفت
آن درد را که هیچ طبیبی دوا نکرد عیسی رسید و از تن بیمار برگرفت
❈۳❈
بنشین بگوشه یی بفراغت که لطف او رنج طلب ز جان طلب کار برگرفت
بر در نشسته دید مرا پرده بر فگند بر ره فتاده یافت مرا خوار برگرفت
❈۴❈
وصلش بلای هجر ز عشاق دفع کرد مطرب صداع زخمه از او تار برگرفت
هر بیش و کم که هست بیاور که آن نگار رسم طمع از مال خریدار برگرفت
❈۵❈
کاریست عشق صعب و اگر جان رود در آن هرگز نمی توان دل از این کار برگرفت
عشق آمد و ز دل غم جان برد حبذا این خستگی که از دلم آزار بر گرفت
❈۶❈
دل خود نماند در دو جهان سیف از آنکه یار رسم دل از میانه بیکبار برگرفت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها