گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:جانم از عشقت پریشانی گرفت کارم از هجر تو ویرانی گرفت

❈۱❈
جانم از عشقت پریشانی گرفت کارم از هجر تو ویرانی گرفت
وصل تو دشوار یابد چون منی مملکت نتوان بآسانی گرفت
❈۲❈
گر سعادت یار باشد بنده را سهل باشد ملک و سلطانی گرفت
دست در زلفت بنادانی زدم مار را کودک بنادانی گرفت
❈۳❈
دوست بی همت نگردد ملک کس ملک بی شمشیر نتوانی گرفت
حسن رویت ای صنم آفاق را راست چون دین مسلمانی گرفت
❈۴❈
بر سر بالین عشاقت بشب خواب چون بلبل سحرخوانی گرفت
گفتمت کامم بده، گفتی بطنز من بدادم گر تو بتوانی گرفت
❈۵❈
دربهای وصل اگر جان میخوهی راضیم چون نرخش ارزانی گرفت
اینچنین ملکی که سلطان را نبود چون تواند سیف فرغانی گرفت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها