گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:زهی با لعل میگونت شکر هیچ خهی با روی پر نورت قمر هیچ

❈۱❈
زهی با لعل میگونت شکر هیچ خهی با روی پر نورت قمر هیچ
عزیزش کن بدندان گر بیفتد ملاقاتی لبت را با شکر هیچ
❈۲❈
دلم را در نظر آمد دهانت عجب چون آمد او را در نظر هیچ
عرق بر عارض تو آب بر آب حدیثم در دهانت هیچ در هیچ
❈۳❈
ز وصف آن دهان من در شگفتم که مردم چون سخن گویند بر هیچ
من از عشق تو افتاده بدین حال نمی پرسی ز حال من خبر هیچ
❈۴❈
چنان بیگانه کشتستی که گویی ندیدستی مرا بر ره گذر هیچ
نشستم سالها بر خوان عشقت بجز حسرت ندیدم ماحضر هیچ
❈۵❈
دلی از سیف فرغانی ببردی چه آوردی تو ما را از سفر هیچ

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها