گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:کسی که عشق نورزد مگو که جان دارد جزین حدیث نگوید کسی که آن دارد

❈۱❈
کسی که عشق نورزد مگو که جان دارد جزین حدیث نگوید کسی که آن دارد
ز مرگ چون دل صاحب دلان بود آمن کسی که او بتو زنده است و چون تو جان دارد
❈۲❈
زمین ز روی تو چون آفتاب روشن شد که ماه حسن ز رخسارت آسمان دارد
لبت ببوسه مرا وعده داد لیکن گفت شکر ز قاعده بیرون خوری زیان دارد
❈۳❈
ببوی گل همه ساله چو بلبلم در باغ که گل برنگ ز رخسار تو نشان دارد
چو گل ز پرده برون آمد و وصال رسید ز بیم هجر که در پی بود فغان دارد
❈۴❈
دلم بصبر همی خواهد ار چه نتواند که سر عشق ترا همچو جان نهان دارد
که در هوای تو این عاشق زلیخا مهر برای کید چو یوسف برادران دارد
❈۵❈
اگر چه در پیت آنکس نراند اسب هوس کز اختیار بدست اندرون عنان دارد
ولی کسی که ازو سر برآرد آن همت که محنت تو کشد دولتش بر آن دارد
❈۶❈
بمنع دور نگردد چو سیف فرغانی هر آن گدا که ازین در امید نان دارد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها