سیف فرغانی:نور رخ تو قمر ندارد ذوق لب تو شکر ندارد
❈۱❈
نور رخ تو قمر ندارد
ذوق لب تو شکر ندارد
در دور تو مادر زمانه
مانند تو یک پسر ندارد
❈۲❈
بی بهره ز دولت غم تو
از محنت ما خبر ندارد
آنکس که چو من بروی خوبت
دل می ندهد مگر ندارد
❈۳❈
دلداده صورت تو ای دوست
جان را ز تو دوستر ندارد
جانا دل تو چو روزگارست
کآنرا که فگند بر ندارد
❈۴❈
در سنگ اثر کند فغانم
وندر دل تو اثر ندارد
مگذار بدیگران کسی را
کو جز تو کسی دگر ندارد
❈۵❈
از خون جگر کسی به جز سیف
در عشق تو دیده تر ندارد
کامنت ها