سیف فرغانی:دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد جان طاقت هجرتو ازین بیش ندارد
❈۱❈
دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد
جان طاقت هجرتو ازین بیش ندارد
از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم
دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد
❈۲❈
مه پیش تو ازحسن زند لاف ولیکن
او نوش لب و غمزه چون نیش ندارد
ازمرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ
آن را که زعشق تو دل ریش ندارد
❈۳❈
خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند
چون آینه روی تو در پیش ندارد
از دایره عشق دلا پای برون نه
کآن محتشم اکنون سر درویش ندارد
❈۴❈
چون سیف هرآنکس که ترا دید بیکبار
بیگانه شد از خلق وسر خویش ندارد
کامنت ها