گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:چشم تو کوجز دل سیاه ندارد دل برد از مردم و نگاه ندارد

❈۱❈
چشم تو کوجز دل سیاه ندارد دل برد از مردم و نگاه ندارد
بی رخت ای آفتاب پرتو رویت روز منست آن شبی که ماه ندارد
❈۲❈
با همه ینبوع نور چشمه خورشید با رخ تو شکل اشتباه ندارد
با همه خیل ستاره ماه شب افروز لایق میدان تو سپاه ندارد
❈۳❈
بی رخ تو کاسب راند برسر خورشید رقعه شطرنج حسن شاه ندارد
عاشق تو نزد خلق جای نجوید مرده بی سر غم کلاه ندارد
❈۴❈
گر برود از بر تو راه نداند ور برود بر در تو راه ندارد
بر در مردم رود چو سگ بزنندش هرکه جزین آستان پناه ندارد
❈۵❈
درکه گریزد زتو که در همه عالم از تو به جز تو گریزگاه ندارد
درد تو قوت گرفت وبنده ضعیف است طاقت ناله مجال آه ندارد
❈۶❈
وصل تو از خود نصیب ما نفرستاد خرمن مه بهر گاو کاه ندارد
از بد ونیکی که سیف گفت در اشعار جز کرمت هیچ عذر خواه ندارد
❈۷❈
دل بغم تو سپرد از آنکه نگیرد ملک عمارت چو پادشاه ندارد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها