سیف فرغانی:مه نکویی زروی او دارد شب سیاهی زموی او دارد
❈۱❈
مه نکویی زروی او دارد
شب سیاهی زموی او دارد
خود بدین چشم چون توان دیدن
آنچه از حسن روی او دارد
❈۲❈
از سر کوی او بکعبه مرو
کعبه خانه بکوی او دارد
گل ببستان جمال ازو گیرد
مشک درنافه بوی او دارد
❈۳❈
نه تو تنهاش آرزومندی
هرچه هست آرزوی او دارد
ذره گر در هوا کند حرکت
هوس جست و جوی او دارد
❈۴❈
ناله بلبل از پی گل نیست
روز و شب گفت و گوی او دارد
من بجان مایلم بدان عاشق
که دلش میل سوی او دارد
❈۵❈
سیف از گریه خاک راتر کرد
آبها سر بجوی او دارد
کامنت ها