سیف فرغانی:هر دم دلم ز عشق تو افغان برآورد وز شوق (تو) بجای نفس جان برآورد
❈۱❈
هر دم دلم ز عشق تو افغان برآورد
وز شوق (تو) بجای نفس جان برآورد
طفلیست روح من که بامید شیر وصل
از مهد جسم هر نفس افغان برآورد
❈۲❈
لعل لب تو چون سر پستان خوهد گزید
این طفل شیرخواره چو دندان برآورد
شاهان حسن را رخ تو همچو کودکان
دامن سوار کرده بمیدان برآورد
❈۳❈
هردم برای طعمه جانهای عاشقان
لعلت شکر ز پسته خندان برآورد
خورشید اگر فرو شود از آسمان چه باک
رویت چو آفتاب هزاران برآورد
❈۴❈
گردون بماه خویش ز رویت خجل شود
این را چو در مقابله آن برآورد
بویی ز خاک کوی تو دارد بجیب در
باد سحر که ناله ز مرغان برآورد
❈۵❈
فریاد از اهل شهر برآید چو قد تو
سروی بگرد شهر خرامان برآورد
از وصل تو که بر همه دشوار کرد کار
دارم طمع که کار من آسان برآورد
❈۶❈
تا دامنش بدست من افتاد سیف را
نگذاشتم که سر ز گریبان برآورد
کامنت ها