گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:اول نظر که سوی تو جانان نظر کند عشق از دل تو دوستی جان بدر کند

❈۱❈
اول نظر که سوی تو جانان نظر کند عشق از دل تو دوستی جان بدر کند
آخر بچشم تو زفنا میل درکشد تا دل بچشم او برخ او نظر کند
❈۲❈
عشق ار ترا زنقش تو چون سیم کرد پاک زآن برد سکه تو که کارت چو زر کند
تیغ قضاست تیر غم او واین عجب کندر درون بماند وز آهن گذر کند
❈۳❈
با عاشقان نشین که چو خود عاشقت کنند بیگانه شو زخویش که صحبت اثر کند
باری در آبمجلس ما تا بیک قدح ساقی عشقت از دو جهان بی خبر کند
❈۴❈
صحبت مکن بغیر که دنیا طلب شوی عیسی پرست بندگی سم خر کند
همت بلند دار که پرواز در هوا عاشق ببال همت و عنقا بپر کند
❈۵❈
هم دست او کسی نبود زآنکه دیگری در راه دوست سیر بپا او بسر کند
هرجان نه اهل ذوق ونه هر خاک زر شود هردل نه عاشقی ونه هر نی شکر کند
❈۶❈
نزهت همیشه باشد ونعمت بود مدام هر شاخ اگر گل آرد و هر گل ثمر کند
هرکو نه راه عشق رود در پیش مرو واثق مشو که کور ترا دیده ور کند
❈۷❈
ازخود سفر نکرده بدو چون رسند سیف آنکس رسد بدوست که ازخود سفر کند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها