گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:رفتی و نام تو ز زبانم نمی رود واندیشه تو از دل و جانم نمی رود

❈۱❈
رفتی و نام تو ز زبانم نمی رود واندیشه تو از دل و جانم نمی رود
گر چه حدیث وصل تو کاری نه حد ماست الا بدین حدیث زبانم نمی رود
❈۲❈
تو شاهدی نه غایب ازیرا خیال تو از پیش خاطر نگرانم نمی رود
گریم ز درد عشق و نگویم که حال چیست کین عذر بیش با همگانم نمی رود
❈۳❈
خونی روانه کرده ام از دیده وین عجب کز حوض قالب آب روانم نمی رود
چندان چو سگ بکوی تو در خفته ام که هیچ از خاک درگه تو نشانم نمی رود
❈۴❈
ذکر لب تو کرده ام ای دوست سالها هرگز حلاوتش ز دهانم نمی رود
از مشرب وصال خود این جان تشنه را آبی بده که دست بنانم نمی رود
❈۵❈
دانم یقین که ماه رخی قاتل منست جز بر تو این نگار گمانم نمی رود
آبم روان ز دیده و خوابم شده ز چشم اینم همی نیاید و آنم نمی رود
❈۶❈
از سیف رفت صبر و دل و هردم اندهی ناخوانده آید و چو برانم نمی رود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها