گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:روز عمرم بزوال آمد وشب نیز رسید شب هجران ترا خود سحری نیست پدید

❈۱❈
روز عمرم بزوال آمد وشب نیز رسید شب هجران ترا خود سحری نیست پدید
درشب هجربیا شمع وصالی بفروز درچنین شب بچنان شمع توان روی تو دید
❈۲❈
بر سر کوی تودوش ازسر رقت بر من همه شب صبح دعا خواندودرآخر بدمید
عشق چون شست درانداخت بقصد جانم زین دل آب شده صبر چو ماهی برمید
❈۳❈
چون خیال توم ازدیده بشد درطلبش اشکم از چشم روان گشت و بهر روی دوید
سست پیوند کسی باشد درمذهب عشق که بتیغ اجلش از تو توانندبرید
❈۴❈
بی تو یک لحظه که بر من گذرد پندارم هفته یی می رود و (نیز) بده روز کشید
سعدیا من بجواب تو سخنها گفتم چه ازآن به که مرا با تو بود گفت و شنید
❈۵❈
گفتمش یک سخن من بشنو در حق خویش زر طلب کرد که درگوش کند مروارید
گر بجان حکم کند دوست خلافش نکنم کاعتراضی نکند بر سخن پیر مرید
❈۶❈
سیف فرغانی که خواهی بوصلش برسی صدق دل همره جان کن که سخن نیست مفید

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها