گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:سوی صحرا شو دمی ای دوست با ما در بهار چون رخ گل خوب باشد روی صحرا در بهار

❈۱❈
سوی صحرا شو دمی ای دوست با ما در بهار چون رخ گل خوب باشد روی صحرا در بهار
ما چو بی برگیم چون بلبل ز گلبن در خزان با نوای نیکویی دوری تو از ما در بهار
❈۲❈
آشکارا می کنم بویی ازو رنگی ز تو هست پنهان در برتو هست پیدا در بهار
از گل سیمین که باد از دست شاخ افشانده است بر سر گنج است گویی سرو را پا در بهار
❈۳❈
نرگس یعقوب دیده از گل و بلبل بدید حسن یوسف باهم و مهر زلیخا در بهار
در دل بلبل خزان از خار ناخن زد بسی پیش گل برمی کشد چون چنگ آوا در بهار
❈۴❈
تا ز لاف نیکویی گل را زبان بسته شود تو ز باغ حسن خود یک غنچه بگشا در بهار
تو نهان در خانه ای وآنگه ز من بستی رخت روی هر گل می کند حسن آشکارا در بهار
❈۵❈
رو مپوش از من درین موسم که از گل عندلیب در همه وقتی شکیبا باشد الا در بهار
سیف فرغانی درین وقتت بسی ابرام کرد باغ را از بلبل افزونست غوغا در بهار

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها