سیف فرغانی:ای نامه نو رسیده از یار بی گوش سخن شنیده از یار
❈۱❈
ای نامه نو رسیده از یار
بی گوش سخن شنیده از یار
در طی تو گر هزار قهرست
لطفیست بمن رسیده از یار
❈۲❈
این جان جفا کشیده از تو
ای بوی وفا شنیده از یار
وی دیده هر آنچه گفته از دوست
وی گفته هر آنچه دیده از یار
❈۳❈
هرگز باشد که چون سوادت
پر نور کنیم دیده از یار
اندر شب هجر مطلع تو
صبحیست ولی دمیده از یار
❈۴❈
ای حظ نظر گرفته از دوست
وی ذوق سخن چشیده از یار
گر باز روی ز من بگویش
کای بی سببی رمیده از یار
❈۵❈
انصاف بده که چون بود سیف
پیوسته چنین بریده از یار
کامنت ها