گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:منم امروز دور از مشرب خویش بسر پویان بسوی مطلب خویش

❈۱❈
منم امروز دور از مشرب خویش بسر پویان بسوی مطلب خویش
بلعلت تشنه شد آب روانم رها کن تشنه را در مشرب خویش
❈۲❈
تو خورشیدی و من بی نور رویت چنین تا کی بروز آرم شب خویش
ز شوق ار بر دهانت می نهم لب نه لعل تو همی بوسم لب خویش
❈۳❈
چنانم متحد با تو که در تو همی یابم حرارت از تب خویش
تو با این حسن اگرچه دین نداری امام عصری اندر مذهب خویش
❈۴❈
ترا از دوستی خواهم که چون جان کنم پیراهنی از قالب خویش
مرا خود از سر غفلت خبر نیست که دارم پای تو در جورب خویش
❈۵❈
غم تو قوت من شد کسبم اینست حلالی می خورم از مکسب خویش
بیاو از رقیب خود میندیش فلک را نیست بیم از عقرب خویش
❈۶❈
من از درد تو ای درمان دلها بیارب آمدم از یارب خویش
بدین طالع ندانم از که نالم ز ماه دوست یا از کوکب خویش
❈۷❈
درین ره سیف فرغانی فروماند چنین تا کی دواند مرکب خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

۷
2015-09-20T21:05:00
مرا خود از سر غفلت خبر نیستکه دارم پای تو در جورب خویش جالب از جورابجورب همان جوراب است البته به گونه عربیگویا اصل این واژه گورب بوده که آن هم ساده شده گوره پا=قبر پادر ترکی همان جوراب و در کردی هم گوره گویند و در سریانی Jurve