گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:سزد که صبر کنم بر فراق دلبر خویش ازآنکه وصلش ما را ندید در خور خویش

❈۱❈
سزد که صبر کنم بر فراق دلبر خویش ازآنکه وصلش ما را ندید در خور خویش
بلطف خواندن از خدمتش ندارم چشم چو راضیم که نراند بعنفم از بر خویش
❈۲❈
بود بآب دهانش نیاز و خاک درش مرا برای لب خشک و دیده تر خویش
مرا قلاده امید کرد در گردن زبس که همچو سگانم بداشت بر در خویش
❈۳❈
ز بهر بوسه پایش که دست می ندهد مرا بسی بسخن دفع کرد از سر خویش
دهانم ار بلب او رسد چه غم باشد ازآنکه طوطی خود پرورد بشکر خویش
❈۴❈
دهد بنرخ سفال شکسته سیم درست کسی که سکه مهرش نگاشت بر زر خویش
خبر نداشت ز خوبی خویش تا اکنون که شد بمیل من آگه ز حسن منظر خویش
❈۵❈
ببوستان شد و لایق ندید ریحان را بخادمی خط و زلف همچو عنبر خویش
اگر فدای تو کردند هرکسی مالی بزر و سیم نمودند جمله جوهر خویش
❈۶❈
چو مال نیست مرا جان همی دهم بپذیر که شرمسارم ازین تحفه محقر خویش
بسان سعدی راضی است سیف فرغانی گرش قبول کنی ور برانی از بر خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها