گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:عشق تو در مخزن جانم نهاد اسرار خویش دل ز اسرارش اثرها یافت در گفتار خویش

❈۱❈
عشق تو در مخزن جانم نهاد اسرار خویش دل ز اسرارش اثرها یافت در گفتار خویش
چون دلم بیمار تو شد کردم از غیر احتما وندرین پرهیز دیدم صحت بیمار خویش
❈۲❈
دیده رخسار تو دید و دل ازو نقشی گرفت ما بچشم خود زدیم این رسم بر دیوار خویش
عاشقان زرد رخ هر لحظه پیدا می کنند سکه سودای بر روی چون دینار خویش
❈۳❈
خسرو خوبانی و من عاشقت فرهادوار کام شیرین کن مرا از لعل شکربار خویش
همچو نقطه در میان افتاد مه گویی چو زد آن خط چون دایره گرد رخت پرگار خویش
❈۴❈
تو بجان بخشیدنی معروف و ما جان می دهیم تو ز کار خود نیایی باز و ما از کار خویش
در بهشت امید دیدارست و گردد چون بهشت هر مقامی کند رو جلوه کنی دیدار خویش
❈۵❈
بلبل جان بی گل روی تو افغان می کند همچو قمری کو بنالد درفراق یار خویش
هر بهاری در بر آرد شاهد زیبای گل هر زمستان چون بسازدگلبنی با خار خویش
❈۶❈
سیف فرغانی جهان پر گل کند چون روی دوست گر بیفشاند درخت خاطرش ازهار خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها