سیف فرغانی:دل سقیم شفا یابد از اشارت عشق اگر نجات خوهی گوش کن عبارت عشق
❈۱❈
دل سقیم شفا یابد از اشارت عشق
اگر نجات خوهی گوش کن عبارت عشق
چو غافلان منشین، راه رو که برخیزد
دوکون از سر راهت بیک اشارت عشق
❈۲❈
خبر دهد که تو مردی وشد دلت زنده
زمرگ رستی اگر بشنوی بشارت عشق
چو هیزم ارچه بسی سوختی ولی خامی
که همچو دیگ نجوشیدی از حرارت عشق
❈۳❈
تو بر وضوی قدم باش ودل مده بکسی
که دوستی حدث بشکند طهارت عشق
گرت دلست که سرمایه دار وصل شوی
زسوز بگذر ودرساز با خسارت عشق
❈۴❈
چوآسمان اگرش صد هزار باشد چشم
همیشه کور بود مرد بی بصارت عشق
ورای عشق خرابیست تاسرت نرود
برون منه قدمی هرگز از عمارت عشق
❈۵❈
غلام وار همی کن ایاز را خدمت
که خواجه چاکر بنده است در امارت عشق
شبی زشربت وصلش دهان کنی شیرین
چوتلخ کام شوی روزی از مرارت عشق
❈۶❈
دگر زحادثه غم نیست سیف فرغانی
ترا که خانه بتاراج شد زغارت عشق
کامنت ها