سیف فرغانی:مرا از عشق تو دستیست بر دل مرا از دست تو پاییست در گل
❈۱❈
مرا از عشق تو دستیست بر دل
مرا از دست تو پاییست در گل
مرا از نقطه خالت زده موج
محیط عشق تو در مرکز دل
❈۲❈
مرا در عالم دل خسروانند
همه فرهاد آن شیرین شمایل
دگر مردار بویحیی نگردم
اگر گردم بتیغ عشق بسمل
❈۳❈
چو تو در رفتن آیی آب چشمم
رود اندر پی تو چند منزل
درین ره چون جرس بردارم آواز
فغان از دل کنم همچون جلاجل
❈۴❈
رفیق تست نغمت را بنالد
برین بالاشتر در زیر محمل
تو نزدیک منی من دور از تو
تو با من همنشین من از تو غافل
❈۵❈
بتیغ غیرت ای جان بر دلم زن
مرا از غیر خود پیوند بگسل
بزلف خویش قیدم کردی و هست
مرا حل کردن این عقده مشکل
❈۶❈
دل مجنون من دیوانه کردار
شد اندر بند آن مسکین سلاسل
چو کوزه آب عشقت خورد آدم
در آن حالت که بودش صورت از گل
❈۷❈
باقبال وصالت بنده یی کو
که همچون سیف فرغانیست مقبل
کامنت ها