گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:ز روی پرده برافگن که خلق را عیدست هلال ابروی تو همچو غره شوال

❈۱❈
ز روی پرده برافگن که خلق را عیدست هلال ابروی تو همچو غره شوال
محیط لطف چو دریا مدام در موج است میان دایره روی تو ز نقطه خال
❈۲❈
رخ تو بر طبق روی تو بدان ماند که بر رخ گل سرخست روی لاله آل
ز نور چهره تو پرتوی مه و خورشید ز قوس ابروی تو گوشه یی کمان هلال
❈۳❈
بپیش تست مکدر چو سیل و تیره چو زنگ بروشنی اگر آیینه باشد آب زلال
ز خرقها بدر آیند چون کند تأثیر شراب عشق تو در صوفیان صاحب حال
❈۴❈
بوصف آن دهن و لب کجا بود قدرت مرا که لکنت عجزست در زبان مقال
گدای کوی توام کی بود چو من درویش بنزد چون تو توانگر عزیز همچون مال
❈۵❈
ز شاخ بید کجا باد زن کند سلطان وگر چه مروحه گردان ترک اوست شمال
چو کوزه ز آب وصالت دهان من پر کن بقطره یی دو که لب خشک مانده ام چو سفال
❈۶❈
رخ تو دید و بنالید سیف فرغانی چو گل شکفت مگو عندلیب را که منال
بیا که در شب هجران تو بسی دیدیم «جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال »
❈۷❈
هلال حسن بعهد رخ تو یافت کمال که هم جمال جهانی و هم جهان جمال

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها