سیف فرغانی:ما جان فدای آن رخ نیکوش میکنیم در مه نظر از آرزوی روش میکنیم
❈۱❈
ما جان فدای آن رخ نیکوش میکنیم
در مه نظر از آرزوی روش میکنیم
بیاو چنانکه عادت سوداپزان بود
هردم چو آب از آتش دل جوش میکنیم
❈۲❈
بهر شراب شادی روز وصال او
هر شب هزار جرعه غم نوش میکنیم
گر نقره (پیش) آید و گر زر فتد به دست
در کار یار سیم بناگوش میکنیم
❈۳❈
از طعنهای دشمن و غمهای دوستان
با او حدیث خویش فراموش میکنیم
دشمن که دست ما به دهانش نمیرسد
چندین زباندرازی او گوش میکنیم
❈۴❈
در کوی او دویم چو سگ هر شب و به روز
بر خاک راه خفته و خاموش میکنیم
دشمن چو شبرو است چو سگ بانگ میزنیم
سگ در پی است خواب چو خرگوش میکنیم
❈۵❈
بر یاد دوست هر شب با شاهد خیال
پا در فراش و دست در آغوش میکنیم
ما در سماع خرقه خود چون قمیص گل
پاره ز عشق سرو قباپوش میکنیم
❈۶❈
هر روز همچو سیف ز دلهای پر گهر
گنجی دفین هر شکن موش میکنیم
کامنت ها