گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:آنی که کس بخوبی تو من ندیده ام خورشید را چو روی تو روشن ندیده ام

❈۱❈
آنی که کس بخوبی تو من ندیده ام خورشید را چو روی تو روشن ندیده ام
یا خود چو روی خوب تو رو نیست در جهان یا هست و زاشتغال بتو من ندیده ام
❈۲❈
رنگی ز حسن در گل رویت نهاده اند کندر شکوفهای ملون ندیده ام
روی تو گلستان و دهان غنچه یی کزو الا بوقت خنده شکفتن ندیده ام
❈۳❈
روی ترا بزینت وزیب احتیاج نیست من احتیاج شمع بروغن ندیده ام
گویی بتن که آب روان زو خجل شود جان مجسمی که چنین تن ندیده ام
❈۴❈
از کشتنم بتیغ تو ای دوست حاصلست ذوقی که در هزیمت دشمن ندیده ام
خود را بکام خویش شبی از سر رضا با چون تو دوست دست بگردن ندیده ام
❈۵❈
زآن سان که سیف بر کوی تو خوار ماند خاشاک راه بر در گلخن ندیده ام

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها