گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:تا نقش تو هست در ضمیرم نقش دگری کجا پذیرم

❈۱❈
تا نقش تو هست در ضمیرم نقش دگری کجا پذیرم
آن هندوی چشم را غلامم وآن کافر زلف را اسیرم
❈۲❈
چشم تو بغمزه دلاویز مستیست که می زند بتیرم
ای عشق مناسبت نگه دار او محتشم است و من فقیرم
❈۳❈
صد سال اگر بسوزم از عشق، واین خود صفتی است ناگزیرم،
باشد چو چراغ حاصلم آن کآخر چو بسوختم بمیرم
❈۴❈
گر عشق بسوزدم عجب نیست کو آتش تیز و من حریرم
شمعم که بعاقبت درین سوز هم کشته شوم اگر نمیرم
❈۵❈
در گوش نکردم از جوانی پندی که بداد عقل پیرم
برخاسته ام بدان کزین پس «بنشینم و صبر پیش گیرم »
❈۶❈
دل زنده بعشق تست غم نیست گر من ز محبتت بمیرم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها