گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:بروز وصل زهجران یار می ترسم اگر چه یافته ام گل زخار می ترسم

❈۱❈
بروز وصل زهجران یار می ترسم اگر چه یافته ام گل زخار می ترسم
درون قلعه مرا گرچه یار ودوست بسیست زدشمنان برون از حصار می ترسم
❈۲❈
چو روی دوست اگر چند حال من نیکوست ولی زچشم بد روزگار می ترسم
چو باد فتنه برانگیخت گرد از هر سو برآن عزیز چو چشم از غبار می ترسم
❈۳❈
درین حدیقه که گل جا نکرد گرم درو زباد سرد برآن لاله زار می ترسم
بقطع حبل تعلق که محکم افتادست زحکم مبرم پروردگار می ترسم
❈۴❈
هراس بنده زبازوی کام کار علیست گمان مبر که من از ذوالفقار می ترسم
پیادکان حشم خود باسب می نرسند زرخش رستم چابک سوار می ترسم
❈۵❈
اگر چه رفت زمستان وشاخها گل کرد ولی زجارحه اندر بهار می ترسم
چو بحر وموج ببینم چگونه باشد حال که من زکشتی دریا گذار می ترسم
❈۶❈
ببوسه از دهن دوست مهره تریاک بلب گرفته زدندان مار می ترسم
از آنکه من غم او می خورم ندارم خوف ازین که غم نخورد غمگسار می ترسم
❈۷❈
درین میان زجدایی چو سیف فرغانی ورا گرفته ام اندر کنار می ترسم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها