گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:شب نیست که خون نبارم ازچشم زآنگه که برفت یارم از چشم

❈۱❈
شب نیست که خون نبارم ازچشم زآنگه که برفت یارم از چشم
خونی که بخوردم ازغمش دی امروز چرا نبارم ازچشم
❈۲❈
از گریه برفت چشمم ازکار واز دست برفت کارم ازچشم
گویی بمدد نیامد امسال اشکی که برفت پارم ازچشم
❈۳❈
ازوی چوکنار من تهی شد پرگشت زخون کنارم ازچشم
من قصه خود بآب شنگرف برخاک همی نگارم ازچشم
❈۴❈
از انده دل بصورت اشک هردم جگری ببارم ازچشم
غواص غمم بدل فروشد تا دانه در برآرم ازچشم
❈۵❈
زین میل و نظر شکایت و شکر دارم زدل و ندارم ازچشم
زآن شب که ترا چو سیف دیدم شب نیست که خون نبارم ازچشم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها