گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:گر از ره تو بود خاک را گهر دانم وراز کف تو بود زهر را شکر دانم

❈۱❈
گر از ره تو بود خاک را گهر دانم وراز کف تو بود زهر را شکر دانم
کسی که سیر درین ره (کند) اگر شترست بسوی کعبه قرب تو راهبر دانم
❈۲❈
ورم بکعبه قرب تو راهبر نبود اگر چه قبله بود روی ازو بگردانم
گرم خبر نکند از مقام ابراهیم دلیل را شتر وکعبه را حجر دانم
❈۳❈
بتیغ قهرم اگر عشق تو زند گردن نه مست شوقم اگر پای رازسر دانم
گر آسمان بودم مملکت، سپاه انجم بدست عشق شکسته شدن ظفر دانم
❈۴❈
حق ثنای ترا یک زبان ادا نکند بصد زبان بستایم ترا اگر دانم
بسی لطیفه به جز حسن در تو موجودست بجز شکوفه چه داری بر شجر دانم(؟)
❈۵❈
بروی حاجت من بسته باد چون دیوار بجز در تو اگر من دری دگر دانم
نماز خدمت تن قصر کردم وگشتم مقیم کوی تو، از خود شدن سفر دانم
❈۶❈
بکوی دوست دورنگی روز وشب نبود زکوی تو نیم ار شام (و)ار سحر دانم
میان ماوشما پرده سیف فرغانیست اگر چه بی خبرم ازتو این قدر دانم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها