گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:مرا گر دولتی باشد که روزی با تو بنشینم ز لبهای تو می نوشم ز رخسار تو گل چینم

❈۱❈
مرا گر دولتی باشد که روزی با تو بنشینم ز لبهای تو می نوشم ز رخسار تو گل چینم
شبی در خلوت وصلت چو بخت خود همی خفتم اگر اقبال بنهادی ز زانوی تو بالینم
❈۲❈
مرا گر بی توام غم نیست از هجران و تنهایی بهر چیزی که روی آرم درو روی تو می بینم
اگر چون گل خس و خاری گزینی بر چو من یاری من آن بلبل نیم باری که گل را بر تو بگزینم
❈۳❈
خراج جان و دل خواهی ترا زیبد که سلطانی زکات حسن اگر بدهی بمن باری که مسکینم
جهانی شاد و غمگین اند از هجر و وصال تو بوصلم شادمان گردان که از هجر تو غمگینم
❈۴❈
دلم ببرید چون فرهاد عمری کوه اندوهت مکن ای خسرو خوبان طمع در جان شیرینم
ز کین و مهر دلداران سخن رانند با یاران تو با من کین بی مهری و با تو مهر بی کینم
❈۵❈
نظر کردم بتو خوبان بیفتادند از چشمم چو مه دیدم کجا ماند دگر پروای پروینم
مسلمان آن زمان گردد که گوید سیف فرغانی که من بی وصل تو بی جان و بی عشق تو بی دینم
❈۶❈
چنان افتاده عشقت شدم جانا که چون سعدی « ز دستم بر نمی آید که یکدم بی تو بنشینم »

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عباس مشرف رضوی
2010-06-08T16:12:44
جهانی شاد و غمگین‌اند از هرج و وصال توبهجهانی شاد و غمگین‌اند از هجر و وصال تو---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.