سیف فرغانی:ای باغ نیکویی گل روی ترا چمن گل در چمن دریده ز شوق تو پیرهن
❈۱❈
ای باغ نیکویی گل روی ترا چمن
گل در چمن دریده ز شوق تو پیرهن
زنده دلست مرده عشق تو در لحد
جان پرور است کشته تیغ تو در کفن
❈۲❈
ما بی تو همچو مرغ بدام اندریم و تو
در باغ می خرام چو طاوس در چمن
در زیر پایت از عرق روی خوب خویش
نسرین گلاب ریخته بر برگ نسترن
❈۳❈
خوی بر رخ تو ای گل از اندام تو خجل
گوی که قطرهای گلابست بر سمن
خوبان روزگار بپیش تو ای نگار
چون انجمند پیش مه ای بدر انجمن
❈۴❈
ریحان چو بیخ خود بزمین سر فرو برد
فردا که تو بنفشه برآری ز یاسمن
گر بوسه یی از آن لب میگون رسد بسیف
مست از نشاط رقص کند روح در بدن
❈۵❈
وصل من و تو دیر میسر شود ازآنک
هرجا تو آمدی بروم من ز خویشتن
کامنت ها