گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:با سر زلف تو صعبست مسلمان بودن با رخت خود نتوان بسته ایمان بودن

❈۱❈
با سر زلف تو صعبست مسلمان بودن با رخت خود نتوان بسته ایمان بودن
من چو اندر سر گیسوی تو بستم دل خویش پس مرا چاره نباشد زپریشان بودن
❈۲❈
گل چو اندام تو می خواست که باشد بنگر کآرزو میکند او را همه تن جان بودن
غرقه بحر فراق توام (و)تشنه وصل وینچنین تا بابد بهر تو بتوان بودن
❈۳❈
کز پی دانه در همچو صدف می شاید غرق دریا شدن و تشنه باران بودن
بگدایی درت فخر کنم درهر کوی من که عار آیدم ازخسرو و سلطان بودن
❈۴❈
گرچه با آتش سودای تو باید چون شمع هر شب از سوز دل سوخته گریان بودن
روز با درد تو از غیر تو مرگی دگرست دل بیمار مرا طالب درمان بودن
❈۵❈
بی رخ لیلی اگر کوه گرفتم چه عجب من خوکرده چو مجنون ببیابان بودن
عشق میدان و درو هست قدم جان بازی با چنین پای توان بر سر میدان بودن؟
❈۶❈
سیف فرغانی از خود برو ار مرد رهی تا بخود باشی نتوانی از ایشان بودن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها