گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن از دل نشود پنهان روی تو بپوشیدن

❈۱❈
در شهر بحسن تو رویی نتوان دیدن از دل نشود پنهان روی تو بپوشیدن
من در عجبم از تو زیرا که ندیدستم از ماه سخن گفتن وز سرو خرامیدن
❈۲❈
هنگام بهار ای جان در باغ چه خوش باشد بر یاد تو می خوردن بر بوی تو گل چیدن
با پسته خندانت گر توبه کند شاید هم قند ز شیرینی هم پسته ز خندیدن
❈۳❈
در ملکش اگر بودی مانند تو شیرینی فرهاد شدی خسرو در سنگ تراشیدن
در مذهب عشاقت آنراست مسلمانی کورا نبود دینی جز دوست پرستیدن
❈۴❈
کردیم بسی کوشش تا دوست بدست آید چون بخت مدد نکند چه سود ز کوشیدن
تا دیده خود بینت با غیر نظر دارد گر چشم ز جان سازی او را نتوان دیدن
❈۵❈
از تیغ جفای او اندیشه مکن ای سیف تأثیر ظفر نبود از معرکه ترسیدن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها