گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:همچون تو دلبری را از بی دلان بریدن زاجزای جسم باشد پیوند جان بریدن

❈۱❈
همچون تو دلبری را از بی دلان بریدن زاجزای جسم باشد پیوند جان بریدن
گیرم که جانم از تن پیوند خود ببرد پیوند جان زجانان هرگز توان بریدن
❈۲❈
قطع مدد همی کرد از زندگانی ما دشمن که خواست مارا از دوستان بریدن
ازکوی او که برد آمد شد رهی را سیر ستاره نتوان از آسمان بریدن
❈۳❈
چیزی دهم بدشمن تا گوشتم نخاید سگ را بنان توانند از استخوان بریدن
هر چند بر در او قدر سگی ندارم چون سگ نمی توانم زین آستان بریدن
❈۴❈
گر بر زبان براند جز ذکر دوست عاشق همچون قلم بباید اورا زبان بریدن
با حسن دوری از وی مشکل بود که بلبل در وقت گل نخواهد از بوستان بریدن
❈۵❈
ای سیف دور بودن از دوست نیست ممکن بلبل کجا تواند از گلستان بریدن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها