سیف فرغانی:ای گشته طالع ازرخ تو آفتاب حسن دایم فروغ آتش رویت زآب حسن
❈۱❈
ای گشته طالع ازرخ تو آفتاب حسن
دایم فروغ آتش رویت زآب حسن
دیدم رخ چو آتشت ای دوست چشمه ییست
هم آب لطف در وی وهم آفتاب حسن
❈۲❈
گاهی رخت خراج ستاند زماه وگاه
خورشید را زکات دهد از نصاب حسن
هر صبحدم رخ تو بمفتاح نور خویش
بر روی آفتاب کند فتح باب حسن
❈۳❈
خورشید آسمان جمالی وازتو هست
طالع مه ملاحت وثاقب شهاب حسن
مه کز رخت شود شب انجم نمای را
ذره چو آفتاب بود در حساب حسن
❈۴❈
با سایه ذره اگر هم عنان شود
باآفتاب پای نهد در رکاب حسن
با روی چون بهشت پر از نور تا ابد
مانند حور ایمنی از انقلاب حسن
❈۵❈
بر آسمان صورتت ای ماه نیکوان
استاره ایمنست بروز ازذهاب حسن
مارا غذا برآن لب شیرین حواله کن
زیرا زلطف حاشیه دارد کتاب حسن
❈۶❈
با دو حجاب سیف نبینی جمال دوست
تو در حجاب عشقی واو در حجاب حسن
کامنت ها