سیف فرغانی:بخت و اقبال خوهی خدمت درویشان کن پادشاهی طلبی بندگی ایشان کن
❈۱❈
بخت و اقبال خوهی خدمت درویشان کن
پادشاهی طلبی بندگی ایشان کن
دامن زنده دلان گیر و از آن پس چو مسیح
بنفس در بدن مرده اثر چون جان کن
❈۲❈
لشکر دل بکش و ملک سلیمانی را
آبدان گر نخوهی همچو سبا ویران کن
گر تو خواهی که درین کارگه کون و فساد
آنچه گویی بکنند آنچه بگویند آن کن
❈۳❈
ورتو فرمان بری از حکم تو گردن نکشد
چرخ را گر تو بگویی که مرا فرمان کن
ای خداجوی برو چاکر درویشان باش
وی شکم بنده برو بندگی سلطان کن
❈۴❈
آب رو برد بسی را سگ نفس از پی نان
از تو گر گوشت خوهد سوزنش اندر نان کن
مال بگذار و درین راه تهی دست درآی
لکن از راه زن اندیشه چو بازرگان کن
❈۵❈
بسر وقت تو تا دست حوادث نرسد
قدم خویشتن از همره خود پنهان کن
اگرت عشق ز بیماری جان صحت داد
هر کرا درد دلی هست برو درمان کن
❈۶❈
عشق شیرست و چو طعمه طلبد، از پی او
جگر خون شده بر آتش دل بریان کن
زین نمط شعر ازو خواه که گرمست از عشق
از درختان طمع میوه بتابستان کن
❈۷❈
سیف فرغانی اگر ملک ابد میخواهی
اینچنین ملک بدست از در درویشان کن
کامنت ها