سیف فرغانی:ایا چو فصل بهار از رخت جهانرا زین رخ تو ثانی خورشید و ثالث القمرین
❈۱❈
ایا چو فصل بهار از رخت جهانرا زین
رخ تو ثانی خورشید و ثالث القمرین
بسوی جدول خوبان که مظهر حسنند
لطافت آب روان آمد و تو رأس العین
❈۲❈
همین که در تو اثر کرد شرم عثمانی
شود زرنگ دو رخ چهره تو ذوالنورین
از آدمی و پری هیچ کس نماند زشت
چو نور روی تو قسمت کنند بر ثقلین
❈۳❈
اگر چه کوی تو امروز شهرتی دارد
بکشتگان غم تو چو کربلا بحسین
کنون بلعل تو آب حیات نسبت یافت
چو طول عمر بخضر و چوسد بذوالقرنین
❈۴❈
همای وصل توام سایه بر سر اندازد
رقیب ار نبود در میان غراب البین
گهرفشان کن بر دوست سیف فرغانی
که هست طبع و دلت در نظم را بحرین
❈۵❈
بدانک در دو جهان کعبه دل عشاق
بدوست فخر کند چون بمصطفی حرمین
بکوی عشق وطن ساز و رخت آنجا نه
که دلگشاتر از آن جای نیست در کونین
❈۶❈
فراز قله طور است، کسب کن دیدار
کنار وادی قدسست خلع کن نعلین
کامنت ها